"شب نامه های مترسکی بر دار!"

"من چه گویم،یک رگم هوشیار نیست!"

"شب نامه های مترسکی بر دار!"

"من چه گویم،یک رگم هوشیار نیست!"

«به کدامین گناه!؟»

به خانه برگشتم روزی 

مهر و موم شده یافتم در را! 

پرسیدم سبب را؛ 

گفتند:عاشقی! 

و مذهب عشق 

مرتدین را طریقت است و  

زندیقان را شریعت! 

زین سبب مهر و موم کردیم 

خانه ات را! 

گفتم:نیستم عاشق! 

گفتند:پس آن گل سرخ، 

چه می کند در باغچه ی خانه ات!؟ 

 

ح.مویسات

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد